اين كار آنقدرها هم سخت نيست

خيالتان راحت باشد، بيشتر كارهايى كه من انجام مي‌دهم منطق ساده‌اى دارند و هر كسى كه كمى علاقه‌مند باشد مي‌تواند آن‌ها را بياموزد.

به‌طور خلاصه، علم "كاربردپذيرى" علمى است كه به ما مي‌آموزد چگونه چيزى را تنظيم كنيم تا به‌درستى كار كند؛ يعني هر شخصى با توانايي و تجربه‌ي متوسط و زير متوسط بتواند آن‌را در زمينه‌ى مورد نظر، بدون آنكه سردرگم و كلافه شود به‌كار بگيرد. فرقي نمي‌كنداين چيز مي‌تواند يك وب‌سايت باشد، مي‌تواند هواپيما باشد يا دستگيره‌ي يك در.

چيزى كه كاراست ساده به نظر مي‌رسد، اما به خاطر داشته باشيد همه‌ي مسائل بعد از حل شدن، آسان به نظر مي‌رسند درصورتيكه قبل از آن ساده نبوده‌اند. ما در بين همكاران، كار خود را كاربرد پيشرفته‌ي عقل سليم مي‌ناميم. "كارى كه ساده نباشد وجود ندارد" (مشكلى نيست كه آسان نشود). از شعارهاى ماست.

البته، اگر بودجه‌ي شما اجازه مي‌دهد، حتماً براى اطمينان از كاربردپذيرى محصول خود يك متخصص استخدام كنيد. اگر بودجه‌ي آن‌را نداريد، نااميد نشويد، اين كتاب روش كاربردپذير كردن سايت شما را به شما نشان خواهد داد.

چيزهايى كه در اين كتاب نيست

براى اينكه وقتتان تلف نشود، اينجا ليستى از موضوعاتى كه در اين كتاب ارائه نشده را عنوان مي‌كنم تا به دنبال آن‌ها نگرديد.

• «حقيقت»، روش درست و غلط طراحى وب‌سايت: من خيلى وقت است كه مشغول اين كار هستم و اين را مي‌دانم كه براى طراحى درست سايت، فقط يك حقيقت منحصربه‌فرد وجود ندارد. طراحى هر سايت زنجيره‌ي به‌هم‌بافته و پيچيده‌اى مخصوص به خود است و براى همين پاسخ درست بيشتر سؤال‌هايى كه از من مي‌پرسند را با "بستگى دارد!" جواب مي‌دهم. البته، رهنمودهاى اصولى و عمومى مشتركى هم هست كه آن‌ها را در اين كتاب به شما ارائه مي‌كنم.
• بررسى الگوها و طرح‌هاي تجارى: درسى كه گذشته به ما داده اين است كه طرح‌هاي تجاري‌اينترنتى مثل اتوبوس‌هاى شهرى پشت سر هم مي‌آيند، اما زياد نمي‌مانند. اگر نتوانستى از يكى استفاده كنى، كافى است كمى صبر كنى و از بعدى استفاده كنى. من در شناخت اينكه با كدام‌يك بهتر مي‌توان پول ساخت، تبحرى ندارم و اگر هم داشتم تا اين كتاب به دست شما برسد هر چه گفته بودم ديگر از رده خارج شده بود.
• پيشگويى آينده‌ي اينترنت: در اين مورد، چيزى بيشتر از شما نمي‌دانم. فقط اطمينان دارم كه اول، بيشتر پيش‌بيني‌هايى كه مي‌شنويم نادرست از آب درمي‌آيند و دوم، اينكه چيزهايى جنبه‌ي تعيين‌كننده مي‌گيرند كه اصلاً انتظار نداشته‌ايم. گرچه وقتى همان‌ها را بعداً در جاى خود و به وقت خود ببينيم، فكر مي‌كنيم كه از اول هم آنها را مي‌دانسته‌ايم.
• بدگويى از سايت‌هايى كه طراحى نارسايى دارند: اگر از مسخره كردن سايت‌هايى كه كارايى ندارند خوشتان مي‌آيد، اين كتاب به درد شما نمي‌خورد. طراحى، ساخت و پرداخت يك سايت خوب اصلاً كار آسانى نيست. شبيه گلف بازى كردن است؛ چند راه بيشتر براى فرستادن توپ به درون سوراخ وجود ندارد و ميليون‌ها راه براى رد شدن از كنار آن. كسى كه حتى در نصف موارد بتواند توپ را به سوراخ بيندازد از نظر من شايسته‌ي احترام است. از اين نظر، در ادامه مي‌بينيد كه من مثال‌هايم را از سايت‌هاى بسيار معتبر مي‌گيرم. سايت‌هايى كه خيلى خوب طراحى شده‌اند و جز در موارد كوچك، مشكلى ندارند. به نظر من با مطالعه‌ي‌ اين نمونه‌ها بيشتر، از دقت در ضعف‌هاى نمونه‌هاى ديگر، مي‌توان آموخت.

نمونه‌هاى سايت‌هاى گوناگون: بيشتر نمونه‌هاى اين كتاب از سايت هاى تجارت الكترونيكى انتخاب شده‌اند. گرچه اصولى كه از طريق بررسى آن‌ها برايتان شرح مي‌دهم در مورد وبلاگ همسايه، يك تيم فوتبال يا صفحه‌هاي داخلى شركت خودتان هم صدق مي‌كند. اگر مي‌خواستم نمونه‌ها را از سايت‌هاى گوناگون انتخاب كنم، اين كتاب بسيار قطورتر مي‌شد و موجز بودن متن از دست مي‌رفت.