معماری فرم فضا و نظم
مقدمه نویسنده
معماري عموماً به عنوان تصور، طراحي، درك و ساختن با توجه به شرايط، تعريف ميشود. اين شرايط ممكن است در ذات خود كاملاً عملكردي بوده و يا به درجات متفاوتي، بازتاب شرايط اقتصادي، سياسي و اجتماعي پروژه باشند. در هر صورت چنين به نظر ميآيد كه شرايط موجود -مسئله- به اندازة كافي راضي كننده نيست؛ به همين دليل ما بهدنبال شرايط جديدي هستيم كه آن را -جواب مسئله- ميناميم. پس خلق معماري، همان حل مسئله و يا فرآيند طراحي ميباشد. اولين و پايهايترين قسمت هر فرآيند طراحي، شناخت و درك شرايط مشكلساز فعلي و يافتن راه حلي براي آن است. از همه مهمتر اينكه طراحي، عملي ارادي و هدفدار است. در ابتدا طراح بايد شرايط موجود را ثبت كرده، اطلاعات مورد نياز را تعريف و اطلاعات مرتبط را جمعآوري و تحليل نمايد. اين مرحله حساسترين قسمت طراحي به شمار ميرود؛ چرا كه پاسخ شما به مسئله، ارتباط مستقيمي با چگونگي درك شما از آن دارد. پيت هاين، شاعر و دانشمند دانماركي، قضيه را به اين صورت بيان ميكند: هنر يعني حل مسائلي كه قبل از حل شدن، قابليت تدوين و فرموله شدن را ندارند. طرح يك سوال يعني قسمتي از جواب آن پيدا شده است.
طراحان هميشه راه حل سئوالاتي را كه با آن مواجه هستند، در ذهن خود تجسم ميكنند. عمق و دامنة دانش آنها از ادبيات طراحي، هم بر درك آنها از مسئله و هم بر نوع پاسخ آنها تأثيرگذار است. اگر آگاهي طراح از مفاهيم طراحي كم باشد، دامنة جوابهاي ممكن و احتمالي او نيز محدود خواهد بود. اين كتاب با جستجو كردن و نمايش دادن راه حلهاي متفاوتي براي حل مسائل معماري كه در طول تاريخ، بشر با آن مواجه بوده و مطالعة عناصر بنيادي و قواعد طراحي، سعي در غني ساختن و پربارتر كردن شيوة طراحي خواننده دارد.
انتظار ما از معماري به عنوان يك هنر، چيزي بيش از پاسخگويي به برنامههاي عملكردي يك ساختمان است. تجليات فيزيكي معماري، با فعاليتهاي انساني تطابق دارد و نحوة سازماندهي و انتظام فرمها و فضاها در معماري، ميتواند تلاشها را به ثمر رسانده، به استخراج پاسخها كمك كند و معاني را انتقال دهد. با اينكه اين نوشته بر روي ايدههاي فرمي و فضايي تكيه ميكند، هيچگاه قصد آن را ندارد كه اهميت جنبههاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي معماري را ناديده بگيرد. فرم و فضا هدف نيستند، بلكه به عنوان ابزارهايي براي حل مسئله و جوابگويي به شرايط عملكردي و اهداف معماري ارائه شدهاند.انسان ابتدا بايد الفبا را ياد بگيرد تا بتواند كلمات را شكل داده و دايرة لغات خود را بسط دهد، اول بايد قواعد دستوري را بداند قبل از اينكه جمله بسازد و اصول انشاء را بداند تا بتواند مقاله و يا رمان بنويسد. هنگامي كه اين اصول را دانست، آنگاه ميتواند با قدرت و محكم و يا نرم و لطيف بنويسد. ميتواند صلح را دعوت نمايد، يا براي آشوب تبليغ كند، ميتواند سطحي بنويسد و يا نوشتهاش عميق و پرمعني باشد. به همين دليل، قبل از آنكه بتوانيم به مقولة مهم “معني” در معماري وارد شويم، لازم است عناصر پايهاي و قواعد موجود دربارة فرم و فضا را بشناسيم و چگونگي سازماندهي و نحوة كاركرد آنها را درك كنيم تا در طول فرآيند طراحي و مراحل پيشرفتهتر، بتوانيم از اين عناصر استفاده كنيم.
- مشخصات محصول
- نیمنگاه (فهرست)
- تعداد صفحه
- وزن (گرم)
- نوع جلد
- جنس کاغذ
- قطع (ابعاد)
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر